مشهدیاااااااااااا
- دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ب.ظ
سه تا رفیق اصفهونی و شیرازی و مشهدی با هم میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول .
هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن و اول اصفهونیه میره
پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم
صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی!
اصفهونیه میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خورد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم
خلاصه از اون اصرار از این انکار که شیرازیه پا میشه...
و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیگه ، منم شاهدم وقتی من میزمو حساب کردم
ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیه پولتونو بعدا میدم.
صندوقداره از کوره در رفت و گفت : شما چی میگی آقا ، شما هم حساب نکردی!
بحث داشت بالا میگرفت که دیدن مشهدیه نشسته وسط سالن و هی میزنه توی سرش
ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟
مشهدیه گفت : یَره! با ای اوضاع، حتما مِخِه بگه مُویَم پول نِدادُم
هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن و اول اصفهونیه میره
پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم
صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی!
اصفهونیه میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خورد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم
خلاصه از اون اصرار از این انکار که شیرازیه پا میشه...
و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیگه ، منم شاهدم وقتی من میزمو حساب کردم
ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیه پولتونو بعدا میدم.
صندوقداره از کوره در رفت و گفت : شما چی میگی آقا ، شما هم حساب نکردی!
بحث داشت بالا میگرفت که دیدن مشهدیه نشسته وسط سالن و هی میزنه توی سرش
ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟
مشهدیه گفت : یَره! با ای اوضاع، حتما مِخِه بگه مُویَم پول نِدادُم
- ۹۴/۱۰/۰۷